آرسامآرسام، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

آرسام عزیزم

عوض کردن ماشین

1390/12/13 10:25
نویسنده : مامان مریم
404 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همگی دوستای خوبم توی سایت . امیدوارم که همگی خوب باشید و سلامت. روز پنجشنبه ١١ اسفند ماشین تنرد خریدیم . چند روز بود که ماشین نداشتیم آرسام همش می گفت دیگه ماشین نداریم. ماشیونو دادیم رفت . فلوختیمش. بابا چی می خری برا آرسام . تددر می خری براش لالندگی بتونه . با سبت بره ( با زبون بچگی و شیرین خودش حرف می زنه ) . شیلینی می خری برا آرسام. تددر سفید بخر . پنجشنبه با ماشین جدید بردیمش بیرون و کلی ذوق کرده بود هر چی تندر می دید به ما نشون می داد به عمو و بقیه افراد خونواده مب گفت بیایید سوار ماشین ما بشید با سرعت بریم. جمعه شب با عمو فرید عقب ماشین نشست و تا برسیم پیش ارین و عمه کلی حرف زد. می گفت بابا چقد تند می ری. چه با سبت می ری . عمو دیدی بابا تددر خلیده برا ارسام . شیلینی بخریم بریم پیش ارین بازی کنیم. بدوبدو کنیم خشتی بگریم . خیلی خوشحال بود که می ره پیش ارین . آرین پسر عمه آرسامه چند سالی از آرسام بزرگتره و آرسام هم خیلی دوست داره که با اون بازی کنه چون با بچه های هم سن و سال خودش سر اسباب بازی و .. دعواش می شه ولی ارین چون از اون بزرگتره و می دونه که چجوری باید باهاش بازی کنه دوست داره که پیش اون باشه. موقع اومدن می گفت نریم بمونیم پیش اینجا ( آرین ) . خدابظی نتنیم. بازی کنیم. موقع رفتن همش می گفت ارین . ارینی بیا سوار ماشین ماشو بریم بیا دیگه . سوار تندر ماشو. ( همش پز می ده نمی دونم از کجا یاد گرفته )   امیدوارم که بتونم خاطرات پسر گلمو زود زود بنویسم آخه سرم خیلی شلوغه تا خاطره بعدی خداحافظ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)